۱۲ فوریه ۲۰۲۰
شخصی برای من پیام خصوصی فرستاد و اصرار داشت که بعد از اینکه بخشی از کتابم «فرق بین رسول و نبی» را برایش فرستادم، نکته به نکته از من بپرسد.
این بخشی از متن دیالوگی است که بعد از آن بین ما رد و بدل شد.
گفتی که سرور ما محمد خاتم پیامبران نیست، دلیلت چیست؟
من: بله، نه خاتم پیامبران
او: راهنما
من: میخوام مدرک رو بدونم.
من از شما یک سوال میپرسم و از جواب طفره نروید.
او: ادامه بده
من: آیا فرشته مرگ مأموری از جانب خداست که روح مردم را بگیرد یا نه؟
بله یا خیر؟
طفره نرو.
او: فرشته مرگ یک شغل ویژه است و هیچ ارتباطی با انبیاء و مرسلین ندارد.
من: آره یا نه؟
او این است: فرشته مرگ فرشتهای از جانب خداست. ما هیچ ارتباطی با او یا با او نداریم.
من: داری از جواب طفره میری.
بله، خیر، یا نمیدانید؟
او: ای روشنفکر محترم، رسول کسی است که پیام هدایت را از جانب خدا میآورد.
من: جواب ندادی عزیزم.
او فرشته مرگ است که وظیفهاش گرفتن ارواح است.
من: آیا او هر طور که بخواهد روح مردم را می گیرد، یا خدا به او دستور می دهد؟
او: بگو ببینم، منظور از مسنجر چیست؟
من: عشقم، جوابمو ندادی.
او: آیا مرگ انسانها یک پیام است؟
من: بله، خیر، یا نمیدانید؟
او: تو صوفی هستی
من، نه
مرد: عشق من، تو کسی هستی که فرار میکنی

من: باشه، وقتی به سوال من که قرار گذاشتیم جواب بدی، بهم میگی «عزیزم»، پس ادامه دادن مکالمه با تو درست نیست. میخوای من جوابت رو بدم بدون اینکه تو جوابمو بدی.
او: پاسخ بده، ای فرد فرهیخته
متاسفانه شما حفظ می کنید و نمی فهمید.
این بخشی از گفتگو با کسی است که آنقدر متکبر است که حقیقت را در خلوت نمیپذیرد، و در پایان گفتگو فقط مرا مسخره کرد و وانمود کرد که من آن را حفظ کردهام و نفهمیدهام.
از کجا حفظش کرده؟ باشه، از کدوم کتاب حفظش کرده اگه از اون دسته آدماییه که میگن من با اجماع علما مخالفم و اختراعی کردم که هیچکس قبل از من نکرده بود؟؟!!!
(هر که حق را بشنود و پس از دانستن آن را انکار کند، از کسانی است که بر خدا تکبر میورزند و هر که از گمراهی پشتیبانی کند، از حزب شیطان است.) ابن بطه العکبری رحمه الله.
این بخشی از متن دیالوگی است که بعد از آن بین ما رد و بدل شد.
گفتی که سرور ما محمد خاتم پیامبران نیست، دلیلت چیست؟
من: بله، نه خاتم پیامبران
او: راهنما
من: میخوام مدرک رو بدونم.
من از شما یک سوال میپرسم و از جواب طفره نروید.
او: ادامه بده
من: آیا فرشته مرگ مأموری از جانب خداست که روح مردم را بگیرد یا نه؟
بله یا خیر؟
طفره نرو.
او: فرشته مرگ یک شغل ویژه است و هیچ ارتباطی با انبیاء و مرسلین ندارد.
من: آره یا نه؟
او این است: فرشته مرگ فرشتهای از جانب خداست. ما هیچ ارتباطی با او یا با او نداریم.
من: داری از جواب طفره میری.
بله، خیر، یا نمیدانید؟
او: ای روشنفکر محترم، رسول کسی است که پیام هدایت را از جانب خدا میآورد.
من: جواب ندادی عزیزم.
او فرشته مرگ است که وظیفهاش گرفتن ارواح است.
من: آیا او هر طور که بخواهد روح مردم را می گیرد، یا خدا به او دستور می دهد؟
او: بگو ببینم، منظور از مسنجر چیست؟
من: عشقم، جوابمو ندادی.
او: آیا مرگ انسانها یک پیام است؟
من: بله، خیر، یا نمیدانید؟
او: تو صوفی هستی
من، نه
مرد: عشق من، تو کسی هستی که فرار میکنی


من: باشه، وقتی به سوال من که قرار گذاشتیم جواب بدی، بهم میگی «عزیزم»، پس ادامه دادن مکالمه با تو درست نیست. میخوای من جوابت رو بدم بدون اینکه تو جوابمو بدی.
او: پاسخ بده، ای فرد فرهیخته
متاسفانه شما حفظ می کنید و نمی فهمید.
این بخشی از گفتگو با کسی است که آنقدر متکبر است که حقیقت را در خلوت نمیپذیرد، و در پایان گفتگو فقط مرا مسخره کرد و وانمود کرد که من آن را حفظ کردهام و نفهمیدهام.
از کجا حفظش کرده؟ باشه، از کدوم کتاب حفظش کرده اگه از اون دسته آدماییه که میگن من با اجماع علما مخالفم و اختراعی کردم که هیچکس قبل از من نکرده بود؟؟!!!
(هر که حق را بشنود و پس از دانستن آن را انکار کند، از کسانی است که بر خدا تکبر میورزند و هر که از گمراهی پشتیبانی کند، از حزب شیطان است.) ابن بطه العکبری رحمه الله.