تصویری از رد کتاب من، «نامه‌های مورد انتظار»، توسط الازهر، در ۲۲ فوریه ۲۰۲۰.

داشتم صفحات فیسبوک را با موبایلم ورق می‌زدم که به یک کلیپ ویدیویی از برنامه عمر ادیب رسیدم که در آن عکسی از جلد کتاب من را نشان می‌داد. او از آن انتقاد می‌کرد و به بینندگان می‌گفت که هر کسی که کتاب می‌نویسد نباید خوانده شود. این خبر خیلی کوتاهی بود که او در برنامه‌اش نشان داده بود، بنابراین به اتاق دخترانم جودی و مریم، پیش همسرم نهال رفتم تا این کلیپ را تماشا کند.
صحنه مرا به مجتمع تحقیقات اسلامی وابسته به الازهر برد، در آنجا کارمند به من اطلاع داد که الازهر کتاب من (رسالات منتظر) را رد کرده و به من اطلاع داد که چاپ آن را متوقف خواهد کرد. او کاغذی به من داد تا برای اطلاع امضا کنم، بنابراین من ناراحت شدم و روی این کاغذ نوشتم (بار مسئولیت هر که مهدی را انکار کند، بر دوش تو خواهد بود).
این صحنه من را به جایی برد که با یکی از دوستانم که کتاب من را خوانده بود، هانی سعید، نشسته بودم و او شروع به دلداری دادن به من برای اتفاقی که افتاده بود، کرد. یک گاری لوبیا کنار من بود، بنابراین مقداری سیب‌زمینی سرخ‌کرده از آن خریدم که در یک کیسه پلاستیکی شفاف قرار داده شده بود. من شروع به خوردن سیب‌زمینی سرخ‌کرده به تنهایی و بدون دوستم کردم، زیرا اولین کیسه سیب‌زمینی سرخ‌کرده را در همان کیسه پلاستیکی با سیب‌زمینی‌ها می‌خوردم تا اینکه خوردن کیسه پلاستیکی را متوقف کردم و فقط سیب‌زمینی سرخ‌کرده را خوردم تا اینکه قبل از خوردن نیمی از کیسه اول، سیر شدم. تصمیم گرفتم بقیه را به خانه ببرم.

توجه داشته باشید:آن رؤیا کمی بعد از آن رؤیا به حقیقت پیوست و الازهر کتاب من را رد کرد و من کتابم را به صورت الکترونیکی به عنوان خیریه منتشر کردم.

تفسیر خواب در این ویدیو

fa_IRFA