دیدم که قبل از فوران آتشفشان عظیم یولستون، در یکی از شهرهای آمریکا نزدیک محل آن بودم و آن موقع، ساعات اولیه صبح بعد از طلوع آفتاب و قبل از طلوع آفتاب بود و مردم خواب بودند. آتشفشان عظیم یولستون فوران کرد و چندین کلیپ تصویری از لحظه فوران آتشفشان از مقابلم گذشت. صحنههای فوران بسیار ترسناک بود و قابل توصیف نیست، اما ستونی از آتش را دیدم که از زمین به آسمان با فاصله بسیار طولانی بالا میرفت. پایان آن را ندیدم و دودی که در سوره دخان ذکر شده بود، شروع به پخش شدن کرد. من روی پشت بام ساختمانی که در آن زندگی میکردم ایستادم و در ساعتی غیر از زمان اذان در ساعات اولیه صبح اذان گفتم تا مردم بیدار شوند و قبل از رسیدن دود به آنها، برای ترک شهر عجله کنند، اما صدای من ضعیف بود، بنابراین صدایم به مردم نرسید و صدای تعداد کمی از کسانی را که مثل من اذان میگفتند، شنیدم تا مردم بیدار شوند. سپس شخصی از پشت سر من آمد و به من گفت: «وقت نیست و مردم بیدار نمیشوند، پس بگذار قبل از اینکه دود به ما برسد، برویم.»
چند نفر از کسانی که با من در ساختمان بودند، شروع به آماده شدن برای رفتن کردند. من برای قضای حاجت و وضو گرفتن وارد دستشویی شدم. وقتی از دستشویی بیرون آمدم، از خودم پرسیدم که آیا وضو گرفتهام یا نه. به پاهایم نگاه کردم و احساس کردم که از آب خیس شدهاند. مطمئن بودم که وضوی خود را برای آماده شدن برای سفر کامل کردهام. به سمت ماشین رفتم که پر از جمعیت بود. ماشین دیگری هم پر از جمعیت بود و منتظر بودند که من قبل از رسیدن دود به ما، آنجا را ترک کنم. از اینکه فقط دو ماشین آماده حرکت و پر از جمعیت بودند و بقیه مردم خواب بودند، پشیمان شدم، زیرا انتظار داشتم ماشینها و مردم برای فرار از دود در خیابانها جمع شوند.