رؤیای موسی علیه السلام و چهل روز ۱۶ دسامبر ۲۰۱۸ میلادی، مطابق با ۹ ربیع الثانی ۱۴۴۰ هجری شمسی

در خواب دیدم که تلفنی به من رسید که می‌گفت بعد از چهل روز، من با زنی در بیابان راه می‌رفتم، بعد از گذشت چهل روز یا یک ماه، پس سرورمان موسی علیه السلام به من رسید، پس من زن را رها کردم و با سرورمان موسی راه افتادم، و زن پشت سر ما راه افتاد تا مرا دنبال کند و از من خبر بگیرد، سپس سربازانی ظاهر شدند که زن و سرورمان موسی را تعقیب می‌کردند، پس تلفنی به آنها رسید که ما را تعقیب نکنند، اما آنها به تلفن اهمیتی ندادند و به دویدن و تعقیب ما ادامه دادند، و زن به دویدن و تعقیب ما ادامه داد تا از من خبر بگیرد، سپس نواری از آتش در بیابان ظاهر شد که من (سرورمان موسی و من) و (زن و سربازان) را از هم جدا می‌کرد، اما آنها متوقف نشدند و به تعقیب ما ادامه دادند و از نوار آتش عبور کردند، بنابراین آتش به پایین شلوار سربازان چسبید، اما هیچ اتفاقی برای آنها نیفتاد، و سربازان به تعقیب ما ادامه دادند، و زن به دنبال ما ادامه داد تا از من خبر بگیرد، سپس یک مانع نامرئی بین ما (سرورمان موسی و من) و بین (زن و سربازان) ظاهر شد. هر کسی که به مانع دست زد ناپدید شد، به جز دو نفر که به مانع دست نزدند و آنها در کفن سفیدی در کنار یکدیگر پیچیده شده بودند. در ناحیه بین دو مانع، یکی از آنها آن خانم و دیگری بود. نمی‌دانم از ابتدای رؤیا با من و آن خانم بود یا یکی از سربازانی بود که مرا تعقیب می‌کردند. سپس پس از ملاقات با سرورمان موسی (ع) برگشتم. دیدم آن خانم در سلامت کامل به استقبالم آمد و با اشاره به سربازان به من گفت: چگونه آنها پیامبری را تعقیب می‌کنند؟!!! اشاره به سرورمان موسی (ع) داشت.

تفسیر خواب در این ویدیو

fa_IRFA